Wednesday, November 8, 2017

#3 يا طيور

شاهدخت سوری امال الاطرش (با نام هنری اسمهان) در سه سالگی به علت آشفتگی سیاسی سوریه به همراه خانواده اش به مصر گریخت و در آن جا بزرگ شد. در طول زندگی کوتاهش، چندین ترانه ساخته موسیقیدانان بزرگی چون محمد عبدالوهاب، زکریا احمد، و برادرش فرید الاطرش خواند و در دو فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد. اسمهان، صاحب تنها صدایی که با ام کلثوم رقابت می کرد، در 32 سالگی در یک تصادف مشکوک اتومبیل جان باخت. فراز و نشیب در زندگی اسمهان بسیار است و ماجراهای زندگی وی در چند خط نمی گنجد. شاید تنها چیزی که در زندگی او دستخوش تلاطم نشد، صدای طلایی او بود.

ترانه «یا طیور» (ای پرندگان) از جهاتی یکی از مهمترین ترانه های عربی است چون، احتمالا، نخستین ترانه ای است که در آن تلاش شده اجرا و معنی با هم پیوندی آشکار داشته باشند. این ترانه همچنین پیوندی است میان موسیقی عربی و اپرای غربی. موسیقیدان بزرگ مصری محمد القصبجی (که حتما او را در کنسرت های ام کلثوم به عنوان نوازنده عود دیده اید) ترانه را در دهه 1940 بر روی شعر یوسف بدروس ساخت. ترانه از پرندگان – و با پرندگان – سخن می گوید و تحریرهای جادویی صدای اسمهان، یادآور آواز دلنشین پرندگان است.

از آرمان عزیز ممنونم برای ترجمه ترانه از عربی به انگلیسی.

 


لینک دانلود فایل صوتی ترانه «يا طيور»:




ترانه: یا طیور
شعر: یوسف بدروس
موسیقی: محمد القصبجی
خواننده: اسمهان


يا طيور! غني حبي وانشدي وجدي وآمالى
(ای پرندگان! عشقم را آواز بخوانید و شور و آرزوهایم را سرودی سر دهید)

للي جنبي واللي شايف ماجرى لي
(برای آن که کنارم نشسته و می بیند بر من چه می گذرد)

 اشتكى له، يبتسم ويزيد ولوعي
(نزدش شکایت می کنم؛ لبخند می زند و میلم را بیشتر می کند)

***
يا طيور! صوري له حالي من سهدى ودموعي
(ای پرندگان! حال مرا، بیخوابی و اشکهایم را، برایش شرح دهید)

غنت الاطيار من فوق الاشجار اعذب الاشعار
(پرندگان از فراز درختان ناب ترین شعرها را خواندند)

مالت الاغصان من هنی الالحان والفؤاد ولهان
(موسیقی شیرینشان شاخه ها را تکان داد و قلب را جادو کرد) 

والنسـيم يسـري عليل يحمل الصوت الجميل
(و نسیم به آرامی وزید و صدای زیبایشان را با خود برد)

والزهور فاحت بعطر الاماني
(و عطر آرزو با بوی گلها پخش شد) 

 والغدير ردد معاها الاغاني
(و چشمه با آنها آواز خواند)

امتلی الجو حنان، يشرح الشوق والهوان
(هوا پر شد از محبت، و اشتیاق و خواری مرا بازگو کرد)

ياريت نصيبي عطفه و وداده وميله لي
(کاش مهر و عشق و میلش از آنِ من بود)

سعيد بحسنه وشبابه خالي من الاشجان
(او با زیبایی و جوانی‌اش شاد است، بدون هیچ غمی)

لو كان بيعشق ونابه حظي وانا سهران،
(اگر او هم چون من عاشق و بیخواب بود،)

 لا كان بكى من عذابه وناح مع الكروان
(از عذاب می گریست و با پرندگان زاری می کرد)





No comments:

Post a Comment